کد خبر:4444
پ
۱۴۰۰۱۲۰۳۰۷۵۲۴۱۵۰۶۲۴۸۲۸۳۲۴

یادداشت|جهاد تبیین و الزامات گام دوم انقلاب اسلامی

ایران انقلابی در بین ملت های جهان طرفداران بسیاری دارد که نگاه آنها به مسائل کشور، متوجه رسانه های ما است. وقتی که ما نتوانیم مسائل و دیدگاه‌های انقلابی خود را به درستی هنجارسازی جهانی کنم، طبیعتاً جای ما را مخالفان خواهند گرفت. – اخبار سیاسی – به گزارش خبرگزاری تسنیم، داود عامری طی یادداشتی با عنوا..

ایران انقلابی در بین ملت های جهان طرفداران بسیاری دارد که نگاه آنها به مسائل کشور، متوجه رسانه های ما است. وقتی که ما نتوانیم مسائل و دیدگاه‌های انقلابی خود را به درستی هنجارسازی جهانی کنم، طبیعتاً جای ما را مخالفان خواهند گرفت.

– اخبار سیاسی –

به گزارش خبرگزاری تسنیم، داود عامری طی یادداشتی با عنوان "جهاد تبیین و الزامات گام دوم انقلاب اسلامی" به الزمات جهاد تبیین و الزمات آن در گام دوم انقلاب اسلامی پرداخت.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

فهم و ادراک انسان، یکی از مهمترین عناصر وجودی بشر است که در تنظیم افکارش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و رسیدن به یک باور ذهنی نقش بسیار مهمی دارد. همان گونه که می‌دانیم انسان بر اساس نوع تفکر خود، رفتارهای خود را نسبت به وقایع پیرامونی و مسایل مبتلا به خود طراحی و عملیاتی می کند. انسان ها بر اساس داده‌ها و ورودی های بیرونی و تحلیل ذهنی اقدام به تنظیم کنش های متناسب می کند. اینک که توسعه امکانات اطلاعاتی و ارتباطاتی، فضای مجازی و سایبرنتیک به مهمترین مجرای ورودی اطلاعات انسان‌ها تبدیل شده، گاهی با پدیده هایی مواجه می‌شویم که به عنوان واقعیت آن را می پذیریم، اما واقعیت ندارند یا واقعیت ها به گونه‌ای دستکاری می‌شوند که نتیجه گیری را برای مخاطبین تغییر می دهند، بر همین اساس امروزه مهندسی پیام برای مهندسی ادراک انسانی به یکی از دانش های مهم در حوزه رسانه تبدیل شده است.

صحبت از سواد رسانه‌ای زیاد می شود، اما خطای راهبردی که اتفاق افتاده این است که به سواد رسانه‌ای در لایه اول، آن هم به صورت سطحی پرداخته می شود و بیشتر هم متوجه مسئولیت‌ مخاطبین و مصرف‌کنندگان پیام است، در حالی که در این خصوص نیازمند نگاهی عمیق تر به موضوع سواد رسانه‌ای هستیم و بخش دوم این مساله، یعنی مسئولیت تولید کنندگان پیام و پیام رسانه ها نیز باید دقیق تر مورد توجه قرار گیرد. اگر در این دوبخش یعنی افزایش سواد رسانه ای و تولید پیام هوشمندی لازم را نشان ندهیم، آن وقت درعرصه رسانه و محیط پیام ساز، دشمن و رقبا، ما را آماج خود قرار خواهند داد و فضای موجود را در اختیار میگیرند و رسانه‌های خودی نیز با خطای شناختی، میزبان مهندسی پیام دشمنان و رقبا خواهند بود. برای درک دقیقتر این مفهوم می توان به مصادیقی اشاره کرد:
بعنوان مثال در مذاکرات هسته ای سه جبهه وجود دارد و هر کدام اهداف مشخصی را دنبال و بر اساس آن پیام سازی می کنند. یکی از پیامهای مشترک این است که همه طرف ها جدای از نتیجه می‌خواهند خود را پیروز مذاکرات نشان دهند، چون این تصویر از مهمترین دستاوردهای مذاکرات برای طرف های مختلف می تواند باشد. با این تصویر طرف های حاضر در مذاکرات، سرمایه و انرژی اجتماعی خود را حفظ و ارتقا می بخشند و امکان تداوم اقدامات و رسیدن به نتیجه مطلوب را فراهم می کنند. تردیدی نیست که ملتی که احساس شکست کند، تحقیر شده هر چه را هم به دست آورده باشد، در مسیر زمان از دست خواهد داد و سرمایه معنوی و اجتماعی آن نیز کاسته خواهد شد. حال همین یک ماه گذشته را رصد کنیم می بینیم که هر پیامی که به هدف دشمن به صورت مستقیم یا غیر مستقیم کمک کرده است، خواسته یا نا خواسته میزبان پیام دشمن و رقبا تلقی می شود ، حتی اگر صادر کننده آن کاملاً در جبهه خودی باشد. البته مفهوم این مطلب آن نیست که اگر نقدی بر اقدامات است گفته نشود، مهم روش و نوع ورود به مسائل است.

موضوع دوم حمله روسیه و بحران اوکراین است. در این پدیده نیز شاهد عدم هم مسیری پیام های صادر شده در جامعه رسانه‌ای کشور، جامعه نخبگان و گاهی مسئولین با اهداف نظام برای حفظ و صیانت از منافع ملی بودیم. چون سبد رسانه‌ای افراد متفاوت، داده های ذهنی متفاوت و عملاً شناخت شکل گرفته از پدیده متفاوت است ، در نتیجه تحلیل ذهنی متفاوتی در افراد شکل می گیرد. . تفاوت نگاه پذیرفته است اما نه به اندازه ای که مغایر با اهداف کلان ملی و منافع ملت باشد. اساساً نگاه ما به این بحران چه باید باشد؟ ما کجا و براساس چه ارزش هایی باید آن را تحلیل کنیم؟ بی‌تردید ارزشها و مولفه های آمریکا و اروپای غربی در مهندسی پیام بی بی‌سی با مهندسی و ادراک ما با ارزشها و مولفه های موجود در فضای ادراکی و منافع ملی ما متفاوت است و نباید در یک مسیر قرار گیرد. حال چرا در بعضی مسائل این گونه عمل می کنیم و برداشت ها و تحلیل ها به هم نزدیک نمی شود، به همان موضوع مهمی که در اول عرض شد، بر می گردد؛ یعنی عدم دریافت اطلاعات از منابع متقن و ایجاد تفاوت درک ازموضوع که بواسطه ضعف سواد رسانه ای در طرف های مختلف بوجود میاید.

این دو موضوع بعنوان مصادیق واقعی و در جریان مطرح شد تا متوجه اهمیت جهاد تبیین در مقابله با جنگ ترکیبی دشمن و جهان کنونی شویم و از خود بپرسیم که جایگاه جهاد تبیین کجاست؟ حال اگر کمی روندها را نگاه کنیم و به آینده ای حتی نزدیک سفر کنیم در خواهیم یافت که تحولات جهانی روندی را در پیش گرفته‌اند که تاثیر فضای مجازی به گونه ای خواهد بود که در فضای مجازی با تحلیل ذهنی یک فرد، مشابه همان فرد در فضای مجازی ساخته خواهد شد،بطوری که می تواند با آن سخن بگوید و با آن مشاوره کند. لذا انسان امروز شرایط و موقعیت متفاوتی را از لحاظ ذهنی و ادراکی تجربه می کند و انسان ها باورها و راه‌های متفاوت و در موارد زیادی متضاد از دیگران را تجربه می کنند.

چنین شرایطی لزوم راه اندازی نهضتی برای پیدا کردن واقعیت از انبوه اطلاعات درست و غلط را ضروری ساخته است و این حوزه سخت نیازمند یک فناوری نوین در حوزه علوم انسانی برای شناخت سره از ناسره است.

رهبر فرزانه انقلاب خوشبختانه با دوراندیشی در تبیین اهمیت و ضرورت جهاد تبیین، ضمن اینکه برای یک نیاز کنونی راه حلی ارائه کردند برای راهبری آینده یک راهبرد را تبیین فرمودند که محتاج درک درست، برنامه ریزی مناسب، تولید دانش و اقدام انقلابی و خردمندانه است.
نباید با موضوع مهم جهاد تبیین ، برخوردی سطحی صورت گیرد .جهاد تبیین نباید دستمایه حمله به دیگران شود و به راه افتادن جمع هایی که با افشاگری‌های غیره مستند، اذهان جامعه را تخریب کرده و گاهی حتی در زمین دشمن عمل می کنند.
ضمن ضرورت طراحی مسیر و نقشه دقیق و درست ملی برای ایجاد نهضت تبیین، با آینده‌نگری ، آسیب‌های آن نیز شناخته شده و تلاش شود تا در گرداب افراط و تفریط گرفتار نشویم. بهتر است بگوییم خود جهاد تبیین تحریف نشود، بلکه تبیین دقیق شود و باید توجه داشت که تاکید بر این موضوع از سوی مقام معظم رهبری نشان می‌دهد که در این حوزه عملکردهای ما تا به امروز در حد و اندازه های مورد قبول نبوده و نیست. از سوی دیگر طرح این موضوع به دست اندرکاران و فعالان رسانه‌ای این هشدار را می‌دهد که یک تکلیف برجای مانده دارند و آن تبیین درست مسائل مختلف و تصویرسازی درست کشور در اذهان و افکار عمومی داخلی و عرصه بین المللی است.

در رویکرد داخلی باید توجه داشت که اگر مردم درست و به شکل منطقی و ریشه ای با برخی از مشکلات و مسائل کشور آشنا شوند، در نتیجه یک همت و تلاش ملی برای همراهی و در نهایت حل مسائل شکل می گیرد. این شرایط در صورتی می تواند به وجود بیاید که ابتدا درک و شناخت درست ازموضوع پدید آید و اعتماد عمومی به پیام رسان ها و رسانه‌های داخلی تقویت شود و دوم اینکه مسئولان رسانه های وطنی را از خودشان بدانند، با آنها جلسات متعدد بگذارند و قبل از گمانه زنی های مختلف، اخبار درست را در اختیار آن‌ها بگذارند. لذا تبیین درست مسائل، افکار عمومی کشور را نه تنها دچار تنش نمی کند، بلکه با توجه به عمق نگاه مردم به منافع ملی و نگرش صائب اکثریت جامعه، همراهی و همکاری، جای مخالفت و نارضایتی را خواهد گرفت.

در رویکرد بین الملل نیز باید به نکات مهمی توجه شود. اول آنکه تصویری که مردم دنیا از ایران اسلامی دارند، همان است که ما از طریق تبیین درست ساخته ایم و یا مخالفان ما با نگاه خودشان ساخته اند. اگر مخالفان تصویر مغایر با آنچه در کشور در جریان است، ساخته اند، نشان دهنده کم کاری ما است و اگر این اتفاق بر اثر کم‌کاری رسانه های ما در کشور ساخته شده است، باید گفت که اتفاق بسیار ناراحت کننده ای است. دوم اینکه افکار عمومی دنیا به واسطه اخبار و اطلاعاتی که دریافت می کند، اقدام به کنشگری می کند. به عنوان نمونه در بحران اوکراین رسانه های غربی با فعالیت گسترده خود، افکار عمومی جهانی را علیه روسیه برانگیخته اند، بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به علل پیدایش این حادثه تلخ داشته باشند.
پس باید قبول کرد که افکار عمومی ملت‌ها در تصمیم گیری های دولت مردان تاثیر گذار است و نحوه کنشگری ملت ها، متاثر از نوع نگرش رسانه ها به موضوعات است.

سومین نکته که جهاد تبیین را مهم می نماید، تولید محتوا، ساخت پیام و تغذیه خبری و اطلاعاتی طرفداران انقلاب اسلامی است. ایران انقلابی در بین ملت های جهان طرفداران بسیاری دارد که نگاه آنها به مسائل کشور، متوجه رسانه های ما است. وقتی که ما نتوانیم مسائل و دیدگاه‌های انقلابی خود را به درستی هنجارسازی جهانی کنم، طبیعتاً جای ما را مخالفان خواهند گرفت . نتیجه این روند معلوم است. این سخن به معنای بیان مسائل اعتقادی نیست، بلکه در تمام حوزه‌ها صدق می‌کند. به عنوان مثال در حال نزدیک شدن به جشن نوروز هستیم. وقتی که ما نتوانیم نوروز ایرانیان راکه مملو از ارزشهای ایرانی اسلامی و بشردوستانه است ، به درستی برای جهانیان تصویر سازی و تبیین کنیم و یا حاصل اقدامات بشردوستانه خود را در منطقه که هدف آن استقرار عدالت و صلح واقعی است، تبیین کنیم، طبیعتاً دیگران تعریف خود را بر آن بار می کنند و تصویری غلط می سازند و این یکی از مهمترین مسایل در مسیر گام دوم انقلاب محسوب می شود.

رهبر معظم انقلاب جهاد تبیین را در تمامی حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… به عنوان یک وظیفه در دستور کار ایران اسلامی قراردادند و باید بدانیم که نگاه جهانیان به ایران از گذر پیام رسان ها و رسانه‌ها و درکی است که از محیط مجازی دریافت می کنند. پس بیائیم این رسالت بزرگ را بشناسیم و دانش لازم را کسب و برنامه ریزی کنیم و با یک هم افزایی و حرکتی جهادی گامی مهم در این جهت برداریم که این گام، گامی در جهت تحقق اهداف بیانیه دوم انقلاب خواهد بود.
انتهای پیام/

فدراسیون صنعت نفت ایران