کد خبر:2576
پ
۱۴۰۰۱۱۰۵۱۱۰۲۳۳۵۴۲۲۴۶۱۱۳۰۴

مرگ شیخ زاید، سرآغاز بلندپروازی‌های حاکمان جدید امارات

هیئت حاکمه جدید امارات برخلاف اسلاف خود، سیاست‌های جاه طلبانه‌ای در دستور کار قرار داده‌اند و برای همین، از سال ۲۰۰۵ به این سو قدرت شش امارات دبی، شارجه، عجمان، ام‌القیوین، رأس‌الخیمه و فجیره به نفع دربار ابوظبی و برخلاف اصول کنفدرالیسم کاهش یافت. – اخبار بین الملل – به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری..

هیئت حاکمه جدید امارات برخلاف اسلاف خود، سیاست‌های جاه طلبانه‌ای در دستور کار قرار داده‌اند و برای همین، از سال ۲۰۰۵ به این سو قدرت شش امارات دبی، شارجه، عجمان، ام‌القیوین، رأس‌الخیمه و فجیره به نفع دربار ابوظبی و برخلاف اصول کنفدرالیسم کاهش یافت.

– اخبار بین الملل –

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم،روز دوشنبه ۱۷ ژانویه ۲۰۲۲(۲۷ دی ۱۴۰۰)، تعدادی موشک بالستیک و پهباد یمنی اهدافی را در ابوظبی هدف حمله قرار دادند. این مسئله فارغ از تحولات میدانی جنگ یمن، ریشه در تغییر و تحولاتی دارد که در یک دهه گذشته چهره نظم منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را تغییر داده است.

این منطقه، میدان منازعه بازیگران مختلفی است که برای کسب برتری یا اثرگذاری بر ساخت نظم منطقه ای با یکدیگر رقابت می کنند. رقابت جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی و ترکیه با توجه به ظرفیت های داخلی، منطقه ای و بین المللی بازیگران یاد شده قابل قبول است اما آنچه در سال های اخیر محل توجه است؛ ورود امارات متحده عربی به رقابت با قدرت های اصلی منطقه است.

کنفدرالیسم در امارات

امارات متحده عربی محذوریت های ژئوپلیتیکی زیادی دارد که آن را در رقابت با قدرت های اصلی منطقه آسیب پذیر می‌کند؛ وسعت این کشور، ۸۳٫۶۰۰ کیلومتر مربع است که بخش زیادی از آن را مناطق بیابانی غیر قابل سکونت تشکیل داده است. جمعیت این کشور نیز در حدود ۹٫۸۰۰٫۰۰۰ نفر است که از این جمعیت تنها ۱۲٪ بومی اند و ۸۸٪ جمعیت، کارگران خارجی هستند که در پی یافتن شغل و امرار معاش به این کشور مهاجرت کرده اند که حاکی از بحران هویت ملی در امارات است. مدل حکومتی امارات، کنفدرالی است به این معنا که هفت شیخ نشین «ابوظبی»، «دبی»، «شارجه»، «عجمان»، «ام‌القیوین»، «رأس‌الخیمه» و «فجیره» در سال ۱۹۷۱ با یکدیگر متحد شدند و کشور امارات متحده عربی را تشکیل دادند. این مدل از همان ابتدا بستری برای رقابت‌های داخلی بین شیخ نشین‌ها ایجاد کرد که از زمان تاسیس تا به امروز مشهود است. مهمترین قبایل حاکم در امارات، آل نهیان(ابوظبی) و آل مکتوم(دبی) هستند که بر بستر شکاف هفت شیخ نشین، رهبری اختلاف و بلوک بندی داخلی را در دست دارند. علاوه بر موارد گفته شده، امارات متحده عربی دارای اختلافات مرزی با عربستان سعودی، جمهوری اسلامی ایران، قطر و عمان است و از جانب همسایگان خود احساس تهدید می‌کند.

کشور امارات متحده عربی ,

اما سئوالی که پیش می آید اینکه امارات متحده عربی با چنین محذوریت‌های داخلی و منطقه‌ای، متاثر از کدامین متغیرها سیاست خارجی تهاجمی و ماجراجویانه‌ای در منطقه در پیش گرفته است؟ برای پاسخ به پرسش فوق، عوامل زیادی مانند متغیر فرامنطقه‌ای مانند آمریکا و بریتانیا، متغیر منطقه‌ای مانند تغییر ساختار نظم امنیتی منطقه‌ای بعد از بیداری اسلامی یا بهار عربی، تهدیدات محور مقاومت و ائتلاف اخوانی برای امارات و همچنین رژیم صهیونیستی و متغیر داخلی مانند تحولات دربار ابوظبی برشمرد که یادداشت پیش رو بر متغیر سوم یعنی تحولات دربار ابوظبی بعد از فوت شیخ زاید در سال ۲۰۰۴ تاکید دارد.

از سیاستِ تنش صفر با همسایگان تا بلندپروازی‌های منطقه‌ای

پس از تشکیل کنفدرالیسم امارات متحده عربی، شورای فدرال متشکل از نمایندگان هفت شیخ نشین تشکیل شد و با توجه به وزن و ظرفیت هر شیخ نشین، مناصب حکومتی تقسیم شد. بر این اساس، امیر ابوظبی به عنوان رئیس دولت و امیر دبی به عنوان نخست وزیر دولت کنفدرال تعیین گردید. بنابراین شیخ زائد تا زمان مرگ، چهره کلیدی دولت امارات به شمار می آمد. وی از ۱۹۷۱ تا ۲۰۰۴ تلاش کرد ضمن حفظ روابط حسنه با غالب همسایگان قدرتمند خود، موقعیت امارات متحده عربی را به عنوان دولتی تازه تاسیس تثبیت نماید. وی حتی بخشی از اراضی بیابان خورالعدید را طی قرارداد ۱۹۷۴ به عربستان سعودی واگذار کرد تا تهدیداتی که از جانب همسایه قدرتمند خود احساس می‌کرد را مرتفع نماید. رویکرد سیاست خارجی امارات نیز در این دوره متاثر از مشی سیاسی شیخ زائد مبتنی بر همکاری با همسایگان بوده است اما مرگ شیخ زاید در سال ۲۰۰۴ سرآغاز تحولاتی در فضای سیاسی داخلی امارات شد که پس از نزدیک به یک دهه، به حوزه سیاست خارجی تسری یافت.

قدرت گرفتن پسران «شیخه فاطمه»

پس از مرگ شیخ زائد، براساس سنت عربی پسر بزرگ وی از همسر اولش «حصة بنت محمد آل نهیان» به نام «شیخ خلیفه بن زائد» جانشین او به عنوان امیر ابوظبی و رئیس دولت امارات متحده عربی شد. شیخ خلیفه در اولین اقدام، برادر ناتنی خود «شیخ خالد بن زائد» را به عنوان ولیعهد ابوظبی منصوب کرد. این موضوع با مخالفت همسر سوم شیخ خلیفه بن زائد «شیخه فاطمه بنت مبارک الکتبی» مواجه شد. فاطمه بنت مبارک که شش پسر به نام ها «محمد»، «طحنون»، «عبدالله»، «حمدان»، «منصور» و «هزاع» دارد با اخراج خالد بن زائد در سال ۲۰۰۵ از دربار ابوظبی، شیخ خلیفه را وادار کرد تا پسر بزرگ وی یعنی شیخ محمد بن زائد را به ولایتعهدی امارت ابوظبی منصوب نماید.

کشور امارات متحده عربی ,

به این ترتیب، اولین فرزند شیخه فاطمه بنت مبارک الکتبی وارد ساختار قدرت شد. شیخ محمد نیز با حمایت مادرش و درایت شخصی، دیگر برادارن تنی خود را به ریاست پست های کلیدی در دولت امارات منصوب کرد. شیخ طحنون به ریاست سازمان اطلاعات(جهاز امنه الامارات)، عبدالله به وزارت امور خارجه، حمدان به معاونت نخست وزیری دولت و نماینده حاکم ابوظبی در منطقه غربی، منصور به نایب رئیسی شورای وزیران و مالک باشگاه منچستر و هزاع به نایب رئیسی شورای اجرایی ابوظبی، ریاست هیئت مدیره سازمان هویت و نایب رئیسی هیئت مدیره باشگاه العین نیز به ریاست منصوب شدند. شیخه فاطمه بنت مبارک الکتبی نیز لقب مادر امارات (ام الاماراتین) گرفت.

تضعیف کنفدرالیسم با رفتن به زیر لوای «ابوظبی»

در نتیجه تحولات گفته شده، سیاستگذاری داخلی و خارجی امارات متحده عربی در انحصار خاندان بنی فاطمه قرار گرفته است و زمانی که در سال ۲۰۱۴، شیخ خلیفه دچار سکته مغزی شد، در عمل اداره دولت امارات در اختیار شیخ محمد بن زائد و برادرانش قرار گرفت. به نظر می رسد هیئت حاکمه جدید(بنی فاطمه) برخلاف اسلاف خود، سیاست‌های بلند پروازانه و جاه طلبانه‌ای در دستورکار قرار داده‌اند. به همین دلیل از سال ۲۰۰۵ به این سو قدرت شش امارات دبی، شارجه، عجمان، ام‌القیوین، رأس‌الخیمه و فجیره به نفع دربار ابوظبی و برخلاف اصول کنفدرالیسم کاهش یافت. سرویس‌های اطلاعاتی مجزای امارت‌ها، در سازمان اطلاعات ابوظبی ادغام شد. ارتش ابوظبی با اتکا به درآمدهای نفتی ابوظبی، چندین برابر ارتش‌های شش امارت دیگر بزرگ شد و سیاستگذاری خارجی در دربار ابوظبی و بدون هماهنگی با شش امارت دیگر تعیین گردید. موضوعی که بارها توسط دیگر امراء امارات مورد انتقاد قرار گرفته است.

ردپای امارات در بحران‌های غرب آسیا تا شمال آفریقا

در این دوران، به موازات قدرت گرفتن بنی فاطمه در دولت امارات، توسعه طلبی‌های منطقه‌ای این کشور نیز افزایش یافته است. به صورتی که امارات متحده عربی از سال ۲۰۱۱ به این سو به متغیری مداخله‌گر در جنگ سوریه (۲۰۱۱)، کودتای ارتش به رهبری عبدالفتاح السیسی در مصر(۲۰۱۳)، جنگ داخلی لیبی بین ژنرال خلیفه حفتر علیه دولت اخوانی «فائز سراج» (۲۰۱۴)، حمله به یمن(۲۰۱۵)، کودتای ارتش به رهبری ژنرال «هاکان اوزتورک» در ترکیه (۲۰۱۶)، محاصره قطر(۲۰۱۷)، کودتا ژنرال عبدالفتاح البرهان و عبدالله حمیدتی در سودان(۲۰۱۹) و فرآیند عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با برخی کشورهای عربی(۲۰۲۰) تبدیل شده است که حملات ۲۷ دی ۱۴۰۰ بخشی از پیامدهای مداخلات این کشور در منطقه است.

کشور امارات متحده عربی ,

لزوم توجه ویژه به ساختار جدید قدرت امارات در سیاست‌ خارجی ایران

بنا بر آنچه آمد، یکی از متغیرهای اساسی در تغییر رویکرد سیاست خارجی امارات متحده عربی از سال ۲۰۱۱ به این سو، تحولات در درون دربار ابوظبی و روی کار آمدن رهبران جوان و ماجراجوی بنی فاطمه است که سودای تغییر نظم امنیتی منطقه بعد از تحولات بیداری اسلامی (بهار عربی) و تضعیف قدرت‌های اصلی منطقه مانند عراق، عربستان سعودی و ترکیه را در سر دارند. بنابراین تغییر ادراک نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران نسبت به تغییرات سیاست داخلی و خارجی امارات و آمادگی برای دفع تهدیداتی که از این حوزه متوجه منافع و امنیت ملی است، باید در اولویت سیاستگذاری خارجی قرار بگیرد.

ارتش یمن: مراکز حیاتی امارات در ابوظبی و دبی را هدف قرار دادیم + فیلمدومین حمله موشکی به امارات/ ارتش یمن جزئیات عملیات را اعلام می‌کندتحلیل‌گر صهیونیست‌: حملات موشکی و پهپادی یمن ضربه سختی به اقتصاد امارات خواهد زد

* «محمد ناصحی» کارشناس مسائل سیاسی و اقتصادی غرب آسیا و شمال آفریقا

انتهای پیام/

فدراسیون صنعت نفت ایران